فیلم داستان ازدواج پر فراز و نشیب بین "پاتریشیا نیل" بازیگر و نویسنده مشهور "رولد دال" است و ....

گروهی از نوجوانان به نام‌های «متیو»، «رض» و «کرنی» به منظور حضور در یک دورهمی اجتماعی، مدرسه‌شان را رها می‌کنند اما همه چیز مطابق انتظارشان پیش نمی‌رود و ...

زنی به نام "جین" در یک اتاق زیرشیروانی عجیب از خواب بیدار شده و خود را بسته به یک صندلی میبیند. اما او نمیداند کجاست یا کیست و زمانی وحشت جین بیشتر میشود که پس از مشاهده یک نور شدید، بار دیگر از خواب بیدار شده و همان وضعیت قبلی، دقیقا برایش تکرار میشود. اکنون جین هر طور شده از این اتاق عجیب فرار کرده و سفری اسرارآمیز را در یک جهان موازی خالی از سکنه آغاز میکند. او با دنبال کردن سرنخ‌ها به یک آزمایشگاه تحقیقات علوم کوانتومی رسیده و ...

داستان در مورد مادر جوانی است که از همسر بد دهن و ظالم خود در حال فرار است و در این بین با یک گروه ساختمان سازی فاسد نیز در حال مبارزه است و تلاش میکند زندگی خودش را بازسازی کند و...

هفت خاندان اشرافی برای حاکمیت بر سرزمین افسانه ای «وستروس» در حال ستیز با یکدیگرند. خاندان «استارک»، «لنیستر» و «باراثیون» برجسته ترین آنها هستند. داستان از جایی شروع می شود که «رابرت باراثیون» پادشاه وستروس، از دوست قدیمی اش، «ادارد» ارباب خاندان استارک، تقاضا می کند که بعنوان مشاور پادشاه، برترین سمت دربار، به او خدمت کند. این در حالی است که مشاور قبلی به طرز مرموزی به قتل رسیده است، با این حال ادارد تقاضای پادشاه را می پذیرد و به سرزمین شاهی راهی می شود. خانواده ملکه، یعنی لنیستر ها در حال توطئه برای بدست آوردن قدرت هستند. از سوی دیگر، بازمانده های خاندان پادشاه قبلی وستروس، «تارگرین ها» نیز نقشه ی پس گرفتن تاج و تخت را در سر می پرورانند، و تمام این ماجراها موجب در گرفتن نبردی عظیم میان آن‌ها خواهد شد…

فیلم داستان فردی به نام گان را می‌گوید که یک یادداشت سری را در معرض سیستم‌های جاسوسی گذاشت و به این صورت این یادداشت را لو داد…

در دوران رکود اقتصادی کارولینای شمالی در دهه ی ۱۹۳۰ ، آینده ی امپراطوری تخته و الوار شخصی ثروتمند به نام جورج پمبرن ، در معرض خطر قرار می گیرد. اما…

در سال 1846 یک طوفان سنگین در جزیره ای دور افتاده واقع در ساحل غربی اسکاتلند رخ می دهد و باعث غرق شدن یک کشتی می شود. اکنون سه بازمانده این حادثه در میان غبار غلیظ صبحگاهی گم شده و سرگردان هستند. هنگامی که غبار محو می شود، یک جزیره در نزدیکی آنها نمایان می شود. آنها بزودی متوجه می شوند که این جزیره تقریبا رها شده است اما هنوز هم چهار ساکن تنها دارد: یک زن دیوانه، یک کشاورز و خواهر زاده اش و مردی که در در بندر کار می کند و ....